دکتر محمدرضا قائمی نیک/
سلبریتی بما هو سلبریتی، از دو جهت شبیه بُتهای جهان جاهلیت است؛ نخست سلبریتیها مثل بُتها، برساخته لذتطلبیها و راهحلهای موقتی برای مشکلاتمان هستند. ما همه زمانی که از کار و تلاش خسته میشویم، به سلبریتیها نیاز پیدا میکنیم و آنها را «میسازیم» تا «سرگرم» شویم. شباهت دومشان هم وابستگیِ تام و تمامشان به نظام سرمایهداری است. سلبریتیها مهمترین رکنِ نولیبرالیسم و سرمایهداری جدیداند. تخدیر و افیون قیامهای رهاییبخش و مخلصانه و مبارزه با نظام سلطهاند.
راهحلهای مواجهه با سلبریتی، منطقاً تابع تحلیل ما از سلبریتی است. با نظر به تحلیل فوق، در اینجا دو راهحل پیشنهاد میشود: اول شناخت دقیق آن و بیاعتنایی عمدی و آگاهانه و روشنکردنِ ماهیت «آفلین» بودنِ آنها. سلبریتی، وابسته به تصویرسازی خاصی از واقعیت است که متناسب با منافع اقتصادی بیشتر شکل میگیرد. دوام این تصاویر، وابسته به حمایت سرمایهدار از آنهاست. دوم، عنایت به تضادهای نظام سرمایهداری در ارتباط با سلبریتی. نظام سرمایهداری، نظام رقابت میان سرمایهداران و بنابراین نظام رقابت میان سلبریتیهاست. این رقابت ذاتی، حتی مطابق قانون بازار یعنی عرضه و تقاضا، منجر به ایجاد رقابت درونیِ آنها با هم خواهد شد، منوط به اینکه ما نکته اول را رعایت کنیم و آنها را تا سرحد ممکن، تحریم کنیم. هیچ چیز برای سلبریتی، سختتر از دیدهنشدن نیست و دیدهنشدن به معنای خروج او از بازار عرضه و تقاضای سلبریتیهاست. از اینرو، سلبریتی در نظام سرمایهداری، گرفتار تضاد درونی است. در این شرایط، دیگر ما مقصر شکستن سلبریتیها نیستیم تا سلبریتی بتواند از مقابله ما با خودش، بهره و سودش را ببرد، بلکه سلبریتیِ (بخوانید بُتِ) بزرگ، سلبریتیهای کوچک را شکسته و همه میبینند که تبر بر دوش سلبریتی بزرگ است.
مهمترین اقدام درباره سلبریتیزدایی از جامعه، آگاهیبخشی درباره ماهیت سرمایهدارانه آن است.
نظر شما